مقالات لجستیکی

لجستیک درون بنگاهی یا لجستیک درونی از سه منظر اصلی

یکی از حوزه های مهم لجستیک، لجستیک درون کارخانه ای یا بنگاهی است.

همان‌طور که پیش‌ازاین در مقاله مربوط به مدیریت لجستیک بیان کردیم، لجستیک انواع مختلفی دارد که یکی از آن‌ها لجستیک درون بنگاهی است که به آن لجستیک درون کارخانه‌ای، لجستیک بنگاهی و لجستیک درونی نیز گفته می‌شود و وظیفه نظارت و اجرای تمامی اقدامات مربوط به جریان کالا از سطوح بالایی زنجیره تأمین تا مرحله خروج کالا از محل تولید بر عهده لجستیک درون بنگاهی است. در ادامه بحث، تلاش کرده‌­ایم لجستیک درونی را از سه منظر مورد بررسی قرار دهیم: زیرساخت‌ها، سازماندهی و سیستم­‌ها.

لجستیک درون کارخانه‌ای از منظر زیرساخت‌ها

زیرساخت تولیدی را عموماً تسهیلات فیزیکی که جزو دارایی­‌های سرمایه­‌ای محسوب می­شوند همچون ساختمان، انبار و مانند آن می‌­دانیم. بی­گمان، ساختمان کارخانه تولیدی مهم‌ترین زیرساختی است که در مرحله راه‌­اندازی یک کارخانه موردتوجه قرار می‌گیرد؛ چراکه این زیرساخت یک‌بار برای همیشه (مدتی خیلی طولانی) ایجاد می‌­شود که بیشترین هزینه ایجاد را نیز تحمیل می‌­کند.

 

زیرساخت ها یکی از فاکتورهای مهم و اثرگذار بر هزینه های لجستیک بنگاهی است.

 

 متأسفانه اقداماتی همچون طراحی چیدمان استقرار دستگاه­‌های تولیدی و برنامه‌­ریزی جریان مواد عموماً پس‌ازاینکه ساخت بنای ساختمان به پایان رسید صورت می­‌گیرد که البته خیلی دیر است. چراکه شکل و اندازه ساختمان ساخته‌شده، محدودیتی اساسی برای طراحی چیدمان و جریان مواد خواهد بود که به آن تحمیل می­‌شود و اثر منفی بر فرایندهای لجستیک درون کارخانه‌ای خواهد گذاشت.

حال‌آنکه چنانچه از منظر هزینه نیز به موضوع نگاه کنیم، عموماً هزینه‌­های اضافی که بابت استقرار نادرست ماشین­‌آلات و درنتیجه انتقال‌­های اضافی و تکراری کالا در مراحل ساخت پرداخته می‌­شود که جزو هزینه‌­های لجستیک درون بنگاهی محسوب می‌­شود به‌­طور سرجمع و در طول عمر کارخانه، از هزینه ایجاد کارخانه فراتر خواهد رفت؛ اما متأسفانه این امر غالباً از سوی مدیریت مغفول می­‌ماند.

 

چیدمان نادرست ماشین آلات در کارخانه موجب افزایش هزینه های لجستیک درون کارخانه ای می شود.

 

مسافت­‌های طولانی که کالاهای در جریان ساخت طی فرایند تولید باید بپیمایند، مسیرهای پرپیچ‌وخم جریان مواد که به دلیل برنامه‌­ریزی جریان ضعیف بوده و کارخانه را بیشتر شبیه یک ظرف پر از ماکارونی کرده است و تراکم بالا که ناشی از کمبود فضا برای نگهداری مواد و قطعات موردنیاز تولید بوده و باعث آسیب‌های مالی و انسانی زیادی می‌­شود، جملگی مشکلاتی هستند که از عدم توجه به مسائل لجستیک بنگاهی به هنگام ایجاد زیرساخت‌­ها ناشی شده و دشواری در لجستیک درونی یا همان لجستیک درون کارخانه‌ای را به همراه دارد.

بنابراین توجه به مسائل لجستیک درون بنگاهی به‌­خصوص طراحی چیدمان و برنامه جریان مواد و نیز در نظر گرفتن طرح‌­های توسعه­‌ای مرتبط (همچون عرض کافی برای راهروهای جریان مواد) و انعطاف‌­پذیری لازم (طراحی مدولار که امکان تغییر در محصول و فرایند تولید را تسهیل می­‌کند) از ضروریاتی است که به هنگام ایجاد زیرساخت‌های تولیدی باید موردتوجه باشد تا موجب دردسر و ایجاد مشکل در لجستیک درونی نشود.

 

در هنگام احداث مراکز تولیدی و چیدمان آن توجه به مسائل لجستیک درون بنگاهی از جمله ضروریات است.

لجستیک درونی از منظر سازماندهی

نوع سازماندهی یک کارخانه یکی دیگر از مسائل مهمی است که تأثیر به سزایی بر تولید، هزینه‌­های تولید و لجستیک درون بنگاهی دارد. در حالیکه داشتن مقیاس اقتصادی در تولید یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های فعالیت اقتصادی در دنیای امروزی است اما باید دقت کنیم که این موضوع ما را به تله ایجاد کارخانه‌های بزرگ و متمرکز کردن امور نیندازد.

در همین دنیای رقابتی کنونی که داشتن مقیاس اقتصادی، مهم و حیاتی است شاهد آنیم که شعار «کوچک بودن زیباست (Small is beautiful)» بسیار موردتوجه است و این نکته ظریفی است که وسیع بودن کارخانه تولیدی و متمرکز کار کردن معنایی نیست که امروزه از مقیاس اقتصادی مستفاد می­‌شود. از نگاه نگارنده، چه‌بسا وسعت و تمرکز برخلاف مسیر حرکت موفقیت است که منجر به هزینه­‌های بالا لجستیک درونی، زمان‌های تحویل طولانی، موجودی­‌های بالا، چابکی پایین، کنترل ضعیف و درنتیجه عدم رضایت مشتریان می­‌شود.

 

یکی از راه‌های کاهش هزینه‌های لجستیک درون بنگاهی، تمرکز بر احداث کارخانه های کوچکتر و کاهش مسافت جریان کالا است.

مقیاس اقتصادی را باید در فعالیت به­‌صورت شبکه‌­ای و زنجیره تأمین دانست. در حالیکه روند کنونی به سمت کارخانه‌های کوچک، غیرمتمرکز و تخصصی است. این کوچک‌­سازی کارا به مدد کاهش قابل‌توجه مسافت­‌های جریان کالا، کوچک شدن فضای انبارهای دائمی موقت موردنیاز، کاهش قابل‌توجه تسهیلات لجستیکی و مواردی مشابه، باعث کاهش قابل‌توجه هزینه­‌های لجستیکی درون­‌کارخانه­‌ای و درنتیجه قیمت تمام‌شده محصول نهایی می­‌شود. ضمن اینکه با داشتن سیستم­‌های برنامه­‌ریزی و جریان اطلاعات یکپارچه که به مدد پیشرفت فناوری اطلاعات کاملاً در دسترس است، این کارخانه‌های کوچک و تخصصی می­‌توانند با یکدیگر ارتباطات شبکه­‌ای گسترده‌‍­ای داشته و از آن طریق یک محصول اصلی در مقیاس اقتصادی تولید کنند. هرچند که برخی از فعالیت­‌های پشتیبانی همچون امور مالی، طراحی محصول اصلی، بازاریابی و مانند آنکه حالت عمومی دارند می‌­توانند و بهتر است به‌صورت متمرکز و مشترک بین واحدهای تولیدی یک شبکه انجام شوند.

لجستیک درون بنگاهی از منظر سیستم‏‌ها

آخرین موضوعی که لازم می­دانم در توصیف لجستیک درونی بدان اشاره کنم که اتفاقاً می­‌توان آن را مهم‌ترین نیز دانست، «سیستم» ها می­‌باشد که بر اساس آن هر حرکت و فعالیتی شکل می‌­گیرد. در لجستیک درون بنگاهی یک فضای تولیدی، سه سیستم اصلی وجود دارد:

  • سیستم‌­های فیزیکی
  • سیستم‌­های اطلاعاتی
  • سیستم­‌های مدیریتی

سه سیستم فیزیکی، اطلاعاتی و مدیریتی سیستم های اصلی لجستیک درونی هستند.منظور از سیستم­‌های فیزیکی لجستیک بنگاهی همان سیستم­‌های ذخیره‌­سازی و جابجایی است. با توجه به شناخته‌شده بودن این سیستم­‌ها، زیاد بدان نمی‌­پردازم و تنها به یک نکته اکتفا می‌­کنم که در بهره‌­برداری از سیستم­‌های فیزیکی و ابزارهای مربوط به آن (همچون نقاله­‌ها، لیفت­تراک‌­ها و…) در دسترس بودن سیستم بسیار مهم‌تر و حیاتی­‌تر از میزان بهره‌­برداری از سیستم است.

به بیانی دیگر، تلاش در جهت بهره‌­برداری هرچه بیشتر از یک سیستم فیزیکی نباید منجر به کاهش دسترسی بدان سیستم شود. به‌عنوان نمونه، به‌صرف اینکه حداکثر بهره‌­برداری از یک لیفت‌­تراک در طول روز انجام شود نباید آن را بین چندین انبار به اشتراک گذاشت چنانچه این امر منجر به عدم دسترسی به این وسیله در برخی زمان‌های لازم برای یک انبار شود.

 

دسترسی به سیستم های فیزیکی از جمله ضروریات مدیریت لجستیک درون کارخانه ای است.

 

امروزه ضرورت و اهمیت سیستم­‌های اطلاعاتی بیش از گذشته درک می‌­شود و شاید بتوان اذعان داشت که کمتر بخش تولیدی وجود دارد که از سیستم‌‌­های اطلاعاتی بهره نبرد. چراکه از یک‌سو فرهنگ به‌کارگیری سیستم­‌های اطلاعاتی بین کارگران یک واحد تولیدی بیشتر موردپذیرش قرارگرفته و مثل گذشته در برابر آن مقاومت انجام نمی­‌شود و از سویی دیگر با پیشرفت فناوری­‌های اطلاعاتی، سیستم­‌های اطلاعاتی دقیق و قدرتمندی توسعه یافته‌­اند که استفاده از اطلاعات به‌­روز و دقیق را جایگزین اطلاعات تخمینی و پیش­بینی­‌ها کرده‌­اند. همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد، سیستم­‌های اطلاعاتی برای حرکت به‌سوی کوچک­‌سازی و غیرمتمرکز شدن تولید و درنتیجه افزایش کارایی و کاهش هزینه­‌ها خصوصاً هزینه‌های لجستیک درون بنگاهی یک ضرورت است.

 

گسترش سیستم های اطلاعاتی در مراکز تولیدی، کاهش هزینه لجستیک درون بنگاهی را به همراه دارد.

 

سیستم‌­های مدیریتی (مثل WMS)، نرم‌­افزارهای یکپارچه‌­سازی (مثل ERP) و فناوری­‌های کنترلی (مثل بارکد و RFID) نمونه­‌های از سیستم­‌های اطلاعاتی هستند. البته باید توجه داشت که سیستم اطلاعاتی لزوماً یک سیستم کامپیوتری نیست و به‌عنوان‌مثال، سیستم کانبان ژاپنی نیز یک سیستم اطلاعاتی محسوب می‌­شود.

مهم‌ترین مسائل سیستم مدیریتی لجستیک بنگاهی

سیستم‌­های مدیریتی قسمت مهمی از هر فرایند و سیستم کلان ازجمله لجستیک درونی را شکل می‌­دهد. این سیستم‌­ها درواقع هماهنگ‌­کننده و هدایت‌کننده دو سیستم قبلی و نیز یکپارچه‌­کننده لجستیک درون بنگاهی با سیستم تولید و نیز با لجستیک بیرونی می­‌باشد. برخی از مهم‌ترین مسائل مطرح در سیستم مدیریتی لجستیک درون کارخانه‌ای عبارت است از:

 

  • مدیریت جریان مواد: حمل‌­ونقل اصلی­‌ترین مؤلفه لجستیک محسوب می‌­شود؛ بنابراین مدیریت این بخش که در لجستیک درون بنگاهی با عنوان مدیریت جریان مواد می‌­شناسند اصلی‌­ترین قسمت از سیستم مدیریتی لجستیک بنگاهی است. تصمیم‌­گیری در خصوص نوع وسیله جابجایی (لیفت‌تراک، نقاله، باربران خودکار، …)، زمان‌بندی جابجایی‌­ها، تعیین نقاط بارگیری/بارانداز و مسیریابی از مهم‌ترین مسائل مدیریت جریان مواد است.

 

مدیریت صحیح جریان مواد به مدیریت صحیح لجستیک درون کارخانه ای کمک شایانی می کند.

 

  • مدیریت موجودی‌­ها: اعم از اینکه کنترل و نگهداری انواع موجودی‌­ها به‌­صورت درون کارخانه‌­ای، برون‌سپاری، مدیریت توسط خریدار (Vendor Managed Inventory) و یا مانند آن انجام شود.
  • هماهنگی با سیستم تولید: سیستم مدیریتی لجستیک درونی باید همسو و هماهنگ با سیستم تولید برنامه­‌ریزی شود. به‌عنوان‌مثال، وقتی‌که تولید به‌­صورت «تولید به‌موقع (Just In Time (JIT))» انجام می­‌شود سیستم لجستیک درون بنگاهی نیز باید به شکل «لجستیک به‌موقع» درآید. همچنین درصورتی‌که استراتژی تولید کارخانه‌­ای، تولید ناب یا چابک باشد سیستم لجستیک درون کارخانه‌ای نیز باید همسو با آن لجستیک ناب و لجستیک چابک را برگزیند.

 

هماهنگی سیستم مدیریت لجستیک درون بنگاهی با سیستم تولیدی از جمله ضروریات لجستیک درونی است.

 

  • تعیین مرز فشاری/کششی (Pull/Push): با توجه به اینکه اقدامات لجستیکی موردنیاز برای تولید به‌صورت فشاری کاملاً متفاوت و گاه متضاد با اقدامات لجستیکی موردنیاز برای تولید کششی است لازم است نسبت به تعیین محدوده و مرز تولید فشاری و تولید کششی قبل از طراحی سیستم‌­های فیزیکی لجستیک (مثل انبارهای ثابت و موقت یا ماشین‌­آلات لجستیکی) اقدام شود.
  • ارزیابی و اندازه‌­گیری عملکرد لجستیکی بنگاهی: تدوین و به‌کارگیری سیستم و رویه مناسب ارزیابی عملکرد شامل تعریف شاخصه‌ای لجستیکی، فواصل زمانی مناسب برای ارزیابی، استاندارد هریک از شاخص‌­ها و مانند آن و پس‌ازآن ارزیابی­‌های دوره­ای دقیق طبق سیستم طراحی‌شده از مهم‌ترین اقدامات لازم سیستم مدیریتی است.

در این مقاله از منظر سیستم‌ها، سازماندهی و زیرساخت‌ها به بررسی لجستیک درون کارخانه‌ای پرداختیم. توجه به این نکته امری ضروری است که مدیریت صحیح لجستیک درون بنگاهی موجب ارسال کالا و مواد اولیه در زمان و مکان درست می‌شود که همین امر ایجاد ارزش‌افزوده برای کالاها را در پی دارد. ازاین‌رو مباحث مربوط به لجستیک درونی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *